در باب صدمات جبرانناپذیری که شرکتها و کارخانههای معظم داروسازی در طول تاریخ، و مخصوصا تاریخ معاصر، به پیکرهی سلامت بشریت وارد آوردهاند سخن بسیار رفته است و میرود. در این گفتار سعی بر این است که پرده از نقش و جایگاه شرکتها و کارخانههای مذکور در یکی از شاخههای مربوط به سلامت اعصاب و روان نسل بشر برداشته شود.
بحث را با این سوال کلیدی آغاز میکنیم که: اول کف بود یا حمام؟ پاسخ به این سوال میتواند راهگشای گسترش و نتیجهگیری در باب موضوع مورد مطالعه باشد. به منظور پاسخ به این پرسش نخست باید به تعریف مشترکی از حمام برسیم. در ادبیات این تحقیق حمام تنها به شستوشوی تن اطلاق نمیگردد، چه در این صورت بشر اولیه نیز حداقل در زمان بارش باران تنی به آب میزده. درین گزارش مقصود از حمام، مکانی است با امکان ذخیره مقدار مشخصی آب، حداقل به حجم یک کاسه و حداکثری نامحدود، که بتوان در آن ساعتها نشست و ابزار شستوشو نیز فراهم باشد.
نکته کلیدی در این تعریف فراهم بودن ابزار شست و شو میباشد که با توجه به طبیعت حمام یکی از این ابزارهای باید کفکُن باشد. با توجه به این نکته، دو جریان کلی در میان صاحبنظرات برقرار است، جریان نخست برآنند که بشر نخست ابزار کفکُن را ساخت و سپس به فکر حمام افتاد. گروه دوم اما ساخت ابزار کفکُن را ناشی از اختراع حمام و احساس نیاز به آن میدانند.
در صورت صحیح بودن هر یک از دو نظریه، اختراع کف و حمام منجر به تولد نسل جدیدی از موجودات گردید که در جهان امروز جزو گونههای در شرف انقراض طبقهبندی میشوند. البته هر کجا مقداری آب و اندکی کفکُن موجود باشد این موجودات به سرعت تولید مثل میکندد، اما آن گونه حمامیشان به طور غیر قابل جبرانی رو به انقراض است.
کافیست مقداری مایع ظرفشویی را در آب حل کنید تا چشمهای رنگینکمانی این موجودات را در سطح آب مشاهده کنید. گونه تویسینکظرفشویی این موجودات توانایی چندانی ندارد، ولی گونه توی حمامی آنها در طول تاریخ بشریت نقش عمدهای در حل مشکلات و تنشهای عاطفی، روحی و روانی نسل بشر ایفا کرده است. چه بسیار انسانها که ساعتها در حالی که بدنشان را به این موجودات چشم رنگینکمانی سپرده بودند، در باب مشکلات و معضلات روحی، روانی و عاطفیشان به درددل با آنها پرداختهاند و این موجودات استثنایی با صبر و تحملی شیرین و مثالزدنی بدون یک کلمه حرف اضافه گوشِکف به آلام نسل بشر سپردهاند و با تحول گرفتن یه بشر افسردهاحوال و گرفتهحال در بازوان خویش، یک بشر شنگولاحوال و خوشخوشک به جامعهی بیرون حمام تحویل دادهاند.
متاسفانه با گسترش صنعت داروسازی و ساخت انواع و اقسام قرصهای آرامبخش، کسانی که بازار این قبیل داروجات را کساد میکردند همانا این موجودات چشم رنگینکمانی بوند. بنابراین همت شرکتهای داروسازی بر تخریب حمامها و تقلیل آنها به یک اتاقک دوشدارِ شصت در شصت، شروع شد و همان طور که در اقصینقاط عالم مشاهده میکنید در حال حاضر جز اندکی از حمامهای به سبک پیش پا بر جا نیست.
در پایان، ما گونهی حمامیِ کفهای رنگینکمان چشم، از شما نسل بشر عاجزانه خواستاریم، برای خاطر خودتان هم که شده جلوی انقراض ما را سد کنید. پشت سدها آب جمع کنید و توش را پر از کف کنید و درد دلتان را به ما بگویید. ما که اولین بار است در طول هزاران سالی که از تولدمان میگذارد زبان باز کردهایم، آن هم به ضرورت. و الا ما همچنان صبورانه گوش شنوای آلام و رنجهای بشر هستیم بی که یک کلمه حرف، و در انتها همراه با دردها و رنجهایتان در چاههای فاضلاب فرو میرویم. ینی اینجور موجودات با مرامی هستیم میخوایم بگیما. همه با هم در مقابل شرکتهای داروسازی. بزن زنگو!!!
بحث را با این سوال کلیدی آغاز میکنیم که: اول کف بود یا حمام؟ پاسخ به این سوال میتواند راهگشای گسترش و نتیجهگیری در باب موضوع مورد مطالعه باشد. به منظور پاسخ به این پرسش نخست باید به تعریف مشترکی از حمام برسیم. در ادبیات این تحقیق حمام تنها به شستوشوی تن اطلاق نمیگردد، چه در این صورت بشر اولیه نیز حداقل در زمان بارش باران تنی به آب میزده. درین گزارش مقصود از حمام، مکانی است با امکان ذخیره مقدار مشخصی آب، حداقل به حجم یک کاسه و حداکثری نامحدود، که بتوان در آن ساعتها نشست و ابزار شستوشو نیز فراهم باشد.
نکته کلیدی در این تعریف فراهم بودن ابزار شست و شو میباشد که با توجه به طبیعت حمام یکی از این ابزارهای باید کفکُن باشد. با توجه به این نکته، دو جریان کلی در میان صاحبنظرات برقرار است، جریان نخست برآنند که بشر نخست ابزار کفکُن را ساخت و سپس به فکر حمام افتاد. گروه دوم اما ساخت ابزار کفکُن را ناشی از اختراع حمام و احساس نیاز به آن میدانند.
در صورت صحیح بودن هر یک از دو نظریه، اختراع کف و حمام منجر به تولد نسل جدیدی از موجودات گردید که در جهان امروز جزو گونههای در شرف انقراض طبقهبندی میشوند. البته هر کجا مقداری آب و اندکی کفکُن موجود باشد این موجودات به سرعت تولید مثل میکندد، اما آن گونه حمامیشان به طور غیر قابل جبرانی رو به انقراض است.
کافیست مقداری مایع ظرفشویی را در آب حل کنید تا چشمهای رنگینکمانی این موجودات را در سطح آب مشاهده کنید. گونه تویسینکظرفشویی این موجودات توانایی چندانی ندارد، ولی گونه توی حمامی آنها در طول تاریخ بشریت نقش عمدهای در حل مشکلات و تنشهای عاطفی، روحی و روانی نسل بشر ایفا کرده است. چه بسیار انسانها که ساعتها در حالی که بدنشان را به این موجودات چشم رنگینکمانی سپرده بودند، در باب مشکلات و معضلات روحی، روانی و عاطفیشان به درددل با آنها پرداختهاند و این موجودات استثنایی با صبر و تحملی شیرین و مثالزدنی بدون یک کلمه حرف اضافه گوشِکف به آلام نسل بشر سپردهاند و با تحول گرفتن یه بشر افسردهاحوال و گرفتهحال در بازوان خویش، یک بشر شنگولاحوال و خوشخوشک به جامعهی بیرون حمام تحویل دادهاند.
متاسفانه با گسترش صنعت داروسازی و ساخت انواع و اقسام قرصهای آرامبخش، کسانی که بازار این قبیل داروجات را کساد میکردند همانا این موجودات چشم رنگینکمانی بوند. بنابراین همت شرکتهای داروسازی بر تخریب حمامها و تقلیل آنها به یک اتاقک دوشدارِ شصت در شصت، شروع شد و همان طور که در اقصینقاط عالم مشاهده میکنید در حال حاضر جز اندکی از حمامهای به سبک پیش پا بر جا نیست.
در پایان، ما گونهی حمامیِ کفهای رنگینکمان چشم، از شما نسل بشر عاجزانه خواستاریم، برای خاطر خودتان هم که شده جلوی انقراض ما را سد کنید. پشت سدها آب جمع کنید و توش را پر از کف کنید و درد دلتان را به ما بگویید. ما که اولین بار است در طول هزاران سالی که از تولدمان میگذارد زبان باز کردهایم، آن هم به ضرورت. و الا ما همچنان صبورانه گوش شنوای آلام و رنجهای بشر هستیم بی که یک کلمه حرف، و در انتها همراه با دردها و رنجهایتان در چاههای فاضلاب فرو میرویم. ینی اینجور موجودات با مرامی هستیم میخوایم بگیما. همه با هم در مقابل شرکتهای داروسازی. بزن زنگو!!!
پ ن: در تصویر مریلین مونروی شنگول را پس یک ساعت و سه ربع صحبت با گونه حمامی کفهای چشمرنگینکمانی مشاهده میکنید.
:)) خیلی هم خووب
پاسخحذف