چرا ساندویچ خودمو گاز نمی زنم؟
چرا کار خودمو نمی کنم؟
چرا کف سیمانیم یه موقه آ میشه شن دریا
جای پاها روش می مونه
نمیذاره ساندویچمو گاز بزم
و کارمو بکنم
و به دوردست ها تف کنم؟
باید تا مد صبر کرد
ماه، ماده ی مهربان
که همیشه آنجا بود
دست دریا رو بگیره
بیاره تا ساحل...
که جاپاها پاک شن
ساندویچ،
خراب نشی آ،
تا ماه دس به کار شه...
چرا کار خودمو نمی کنم؟
چرا کف سیمانیم یه موقه آ میشه شن دریا
جای پاها روش می مونه
نمیذاره ساندویچمو گاز بزم
و کارمو بکنم
و به دوردست ها تف کنم؟
باید تا مد صبر کرد
ماه، ماده ی مهربان
که همیشه آنجا بود
دست دریا رو بگیره
بیاره تا ساحل...
که جاپاها پاک شن
ساندویچ،
خراب نشی آ،
تا ماه دس به کار شه...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر