شاعر
عصرها
لب حوض
دفترچه یادداشت
هایش را
در می آورد
و می شُست
و در پاسخ
به این سوال که
"این چه کاریه آخه مرد حسابی؟"
هیچ پاسخی نداشت...
نه خودش
نه بطری شراب چهار ساله اش
و نه حتا گوگل:
یار چارده ساله اش...
عصرها
لب حوض
دفترچه یادداشت
هایش را
در می آورد
و می شُست
و در پاسخ
به این سوال که
"این چه کاریه آخه مرد حسابی؟"
هیچ پاسخی نداشت...
نه خودش
نه بطری شراب چهار ساله اش
و نه حتا گوگل:
یار چارده ساله اش...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر