کل نماهای صفحه

۱۳۹۱ فروردین ۳۱, پنجشنبه

806


نشستیم فک می کنیم انگلیسی به فیروزه میگن ترکزین جور چیزی. بعد ما اینو می خوایم بخونیم ترکِ زین. خب؟! 
ازون ور فیروزه توی نیشابور پیدا میشه، که نزدیک مشهده، که پایتخت نادرشاه بود. خب؟!
ازون ور میگن نادر دوازده سال اسمن پایتخت اش مشهد بود، اما رسمن پایتخت اش زین اسب اش بود، خب؟!
حالا نادرشاه اگه به موقه ترکِ زین میکرد، می رفت نیشابور و به فیروز فروشی می پرداخت، شاید رضاقلی میرزا، پسرش، کور نمی شد...

یعنی می خوایم بتون بگیم، به موقه باس ترکِ زین کرد. دیر باشه یا زود باشه، خراب میشه. به قول رامین مالیدیم. موقع شناسی رو باس یاد بیگیریم...

اینم اضافه کنیم، الان، یه ماه بعدِ عید، که رفتیم عید دیدنی، پیش خواهر و مادر آقام استدلال، خیلی شاکی شدن!! چایی که بمون دادن، مزه ی "آخه الان وقت عید دیدنی اومدنه" می داد. رطب هم خوردیم راستی!!!

پس منع رطب چون کنیم؟!
حالا!!!
به هر تقدیر...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر