کل نماهای صفحه

۱۳۹۱ فروردین ۱۶, چهارشنبه

373

شوما فک کن یه شب پروین خانوم اعتصامی، نشست تو تخت اش، خودکارشو درآورد، مث اینا که میخوان تیر پرت کنن، پَر تهش رو تر می کنن، سرِ خودکارو یه زبون زد. کاغذو کشیده جلو، نوشت:

این که خاک سیه اش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
گرچه جز تلخی از ایام ندید
هرچه خواهی سخن اش شیرین است

بعدش چشای سی و چن ساله شو بست و خوابید...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر