کل نماهای صفحه

۱۳۹۱ مرداد ۱۶, دوشنبه

1330

طبقه دو رفتیم تو آسانسور که بریم طبقه هفت، طبقه سه یکی اومد تو، زد طبقه چار! توی دلمون گفتیم: ای بابا! مرتیکه! یه طبقه رو با پله می رفتی خب!!! داشت میرفت بیرون توی طبقه چار، دیدیم پاش می لنگید! گفتیم به خودمون: ای دهن سرویس! خب بیچاره پاش درد می کرده! بعدش اما گفتیم: پس چرا اومد تو نمی لنگید یارو؟! تو همین فکرا بودیم که رسیدیم طبقه هفت...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر