دنیای خواب ها
می خواهم بهتان بگویم کار دنیا پشت و رو نیست، بلکه دنیاها فرق دارد. این دنیای ما، دنیای بیداری هاست. خواب ها هم برای خودشان دنیایی دارند که توش اکثر چیزها برعکس دنیای بیداری هاست. مثلن روزهایی که بیداری ها تعطیل نیستند، خواب ها تعطیل اند. و روزهای که بیداری ها تعطیل اند، خواب ها تعطیل نیستند. از سوی دیگر، خواب ها برخلاف بیداری ها روزهایی که تعطیل هستند بی جنب و جوش اند، و روزهایی که تعطیل نیستند پُر از جنب و جوش. از همین روست که روزهایی که بیدارها تعطیل اند خواب ها صبح علی الطلوع کفش و کلاه می کنند به قصد بازی و گردش و دامان طبیعت و موزه و سینما.
البته همان طور که در دنیای بیدارها یه مُشت هستند که همه چیزشان برعکس بقیه هست، دنیای خواب هم هم ازین جور اهالی دارد. که مثلا سینما رفتن و دامان طبیعت بازی شان حساب کتاب ندارد و تعطیل و ناتعطیل سرش نمی شود. این جور اهالی در گذر زمان از دنیای خواب ها طرد شده اند، طوری که خودشان کشور کوچکی ترتیب داده اند و اعلام استقلال نموده اند که البته هنوز مورد تایید بزرگان قوم خواب ها نرسیده. ریشه بدخوابی ها و بی خوابی های اهالی دنیای بیدارها بر می گردد به همین دسته استقلال طلب از خواب ها.
در واقع تمامی چیزهایی که در دنیای بیدارها اتفاق می افتد ریشه اش توی دنیای خواب هاست. آن ها هستند که همه چیز را به وجود می آورند و کنترل می کنند. بیداری نامی است که به دستاوردهای خود، حاصل بازی های شان، نسبت می دهند. در حالیکه بیداری هیچ چیز بیش از یک نام نیست، خواب ها با هدفی که هنوز بر نگارنده این سطور نامشخص است، توهمی در دست ساخته هاشان ایجاد نموده اند که اتفاقات و فراز و فرودها و احساسات و منطقی جات شان را خودشان فُرم می دهند و می سازند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر