کل نماهای صفحه

۱۳۹۱ مرداد ۴, چهارشنبه

1779

توی تمام کافه های شهر یکی یک لیوان آب خورده بود. پولش را هم داده بود. پول آب توی شیر را. می گفتند این پول آب نیست. پول فضایی است که اشغال می کنی. 

هر لیوان آب را که می خورد، توی هر جرعه به جرعه اش، به کافه بزرگتر فکر می کرد. به فضایی که اشغال می کند. به قیمتی که می پردازد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر