کل نماهای صفحه

۱۳۹۱ مهر ۷, جمعه

1461

یه صدایی
ازون دور مورا
گف: متهم قیام کند
مام قیام کردیم
از لاحاظ ادب
و رعایتش...
گف: چرا؟!
گفتیم: گشنه مون بود...
گف: آدم گشنه نون می دزده! سیب چرا؟! اونم از حیاط خونه نونوا
گفتیم: سبز بود، ترش بود، مث لیمو
گف: لیمو که آدمو گشنه تر می کنه
گفتیم: حق با شماس...
تا می خواستن حیاط خونه نونوا رو به عنوان شاهد احضار کنن
ما از مهلکه گریختیم...
سیب تو جیب مون قلمبه شده بود...
یه صدایی 
ازون دور مورا 
می گف: تا برنامه بعدی...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر