کل نماهای صفحه

۱۳۹۱ مهر ۶, پنجشنبه

1899

به هوشنگمون گفتیم: حاجی! داشتیم کتاب تاریخ می خوندیم دیشب!!! 
گفت: خب!!
گفتیم: هر جا یکی بمون حمله کرد، کشت و کشتاری شده، جنگ داخلی بوده، خولاصه! ازین بساطا! کلی صفحه بهش ایخ تی صاص داده شده! اما هر موقه همه چی آروم بوده و ملت آسوده می زیستن! کلن سه خط هم در موردش ننوشته!
گفت: خب!!!
گفتیم: خب به جمالت خب!!! به نظر ما تموم جنگا زیر سر مورخاس! خواستن کتاباشون هیجان مدار بشه! این همه دار و توپ و تیر و تفنگ و جنگ و کشت و کشتار رو ترتیب دادن!!!
هوشنگمون گفت: چایی هنوز بلدی درست کنی؟!
گفتیم: خاکشیر که بهتره!
گفت: خاکشیر مال فنری هونداس!
گفتیم: تو بودی قهوه چی می شدی یا مورخ؟
گفت: ما همین هوشنگ می شدیم...
لاقربتا...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر